فکر عشق ابدی

دیدم جانهو اومده

شوگا:ای بابا از دست تو آسایش هم نداریم چخبره شوهر نکردی که همش تو ما باشی

جانهو:عجب بیشعوری نکبت عن آقا اومدم کارت دعوت عروسی بدم بخاطر زری که زدی جانهی دعوت نمیکنم کونت پاره بشه

که دویدم سمتم نشست کنارم

شوگا:آبجی قشنگم خوشگله نکن دیگه خانمم گفت ..
ویو شوگا

که متوجه شدم چه زری زدم

جانهو:جانن

شوگا:هیچی

جانهو:نه چی گفتی

شوگا:خوب دوست دخترم شد اصلا به تو چه

جانهو:چیییییییی

شوگا:تو کافه بودم اومد گفت ازت خوشم میاد منم گفت..

جانهو:باشه باشه خفه شو فقط مامان دورت بگردم من رفتم فرداشب خوشگل کن بیا ۲۰میلیون هم گذاشتم رو میز ندی به این شارلاتان ها
مامان:جانهو مادر زحمت نکش نیاز داری الان تو عروسی

جانهو:خدافظظ

به جیمین زنگ زدم بیاد دنبالم

خونه

سری رفتم تو اتاق دراز کشیدم اخ خیلی خوشحال شدم برای شوگا

که ....
دیدگاه ها (۱)

فیک شاهزاده من

فیک عشق ابدی

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط